خیلی هم مثبت فکر نکنید
مقالهٔ خیلی هم مثبت فکر نکنید از نوشتههایی است که در بخش روانشناسی عمومی منتشر کردهام. این مقاله در خصوصِ خیالبافی خوشبینانه در مورد آینده است، آیا میدانستید فانتزی ساختن دربارهٔ آینده میتواند تأثیر مهلکی در رسیدن به هدفهای واقعی داشته باشد.
✅ خیلی هم مثبت فکر نکنید : مثبتاندیشی مفرط ، خیالبافی
تجارت روانشناسیِ عامهپسند از این باورِ رایج پشتیبانی میکند که «تفکر مثبت میتواند روحیهٔ ما را بهبود بخشد و منجر به تغییرات اساسی در زندگیمان شود»، اما تحقیقات نشان میدهند افراط در پروازهای مثبت و غیرمستقیمِ خیال همیشه به نفع ما نیست.
ممکن است تفکر مثبت در کوتاهمدت باعث ایجاد احساس بهتری شود؛ اما در درازمدت، ریشهٔ انگیزهٔ ما را میخشکاند، ما را از رسیدن به اهداف و آرزوهایمان باز میدارد و بااحساس ناامیدی، شکست و جاماندگی رهایمان میکند.
تحقیقاتی که طی دو دهه انجام شده است ارتباط قوی بین «تفکر مثبت» و «عملکرد ضعیف» را روشن ساخته است. یعنی هرچقدر افراد مثبتتر فکر میکنند و خودشان را در حال دستیابی به اهدافشان تصور میکنند، در واقعیت کمتر به آن اهداف دست پیدا میکنند!
✅ خیلی هم مثبت فکر نکنید : دستیابی ذهنی
فانتزیهای مثبت ذهن ما را فریب میدهند، بدین صورت که فکر میکنیم به هدفهایمان رسیدهایم، اتفاقی که «دستیابی ذهنی» نامیده میشود. ما به طور مجازی به اهدافمان میرسیم و در نتیجه کمتر احساس نیاز میکنیم که در زندگیِ واقعی کاری انجام دهیم، بنابراین کارهای لازم برای موفقیتِ واقعی و رسیدن به اهدافمان را انجام نمیدهیم.
آزمایشهای متعدد روشن کردهاند کسانی که دربارهٔ آینده فانتزیهای مثبت میسازند، به اندازهٔ افرادی با تفکراتِ منفی، واقعی و تردیدآمیز، بهسختی کار نمیکنند و این باعث میشود با مشکلات مبارزهٔ ضعیفتری داشته باشند.
✅ خیلی هم مثبت فکر نکنید : روحیهٔ افسردهتر
حتی تحقیقات نوعی همبستگی بین «رؤیاپردازی دربارهٔ آینده» و «روحیهٔ افسردهتر» را نشان میدهند. به این دلیل که در ابتدا فانتزیهای مثبت را بهصورت کاملاً لذتبخش تجربه میکنیم و در ذهنمان به هدفهایمان دست پیدا میکنیم و به همین دلیل، در لحظه، احساس خوبی داریم و شادتر و خوشبینتر هستیم. در مقابل، در طول زمان کمتر تلاش میکنیم و خروجیهای ناامیدکننده میبینیم. درنتیجه نوع نگاهمان تغییر میکند و افسردهتر میشویم.
✅ خیلی هم مثبت فکر نکنید، مثبت اندیشی: تضاد ذهنی
خب اگر مثبت اندیشی بهترین راهحل نیست، پس چاره چیست؟ پاسخ تلفیق رؤیاها و واقعیت است، یعنی قراردادن تفکر مثبت در کنار تجسم چالشهایی که در مسیر ما قرار میگیرد. اگر بتوانیم فانتزیهای مثبت را با واقعیت ادغام کنیم، شاید بتوانیم کیفیت تسکیندهندهٔ این رؤیاها را خنثی کنیم و افراد را به حرکت واداریم. تعدادی از مطالعات نشان میدهند «تضاد ذهنی» به ایجاد انگیزه در افراد و افزایش کارایی آنها کمک میکند.
تضاد ذهنی بهصورت ناخودآگاه در ذهنمان کار میکند و ما را به سمت اهداف امکانپذیر سوق دهد و از آرزوهای ناممکن دورنگه دارد. در واقع کمک میکند اگر اهدافمان واقعبینانه نباشند از آنها دست بکشیم و انرژیمان را به سمت اهداف واقعبینانهتر هدایت کنیم.
تضاد ذهنی آگاهی ما به موانعِ راهمان را افزایش میدهد. ارتباطِ شناختی بین آینده و موانع و همچنین بین موانع و کارهای لازم برای غلبه بر آنها را تقویت میکند.
پینوشت: این مطلب نوشتهٔ من نبود؛ بلکه چکیدهای است از مقالهٔ گابریله اوتینگن (استاد روانشناسی در دانشگاه نیویورک و دانشگاه هامبورگ) که در تاریخ ۲۵ جولای ۲۰۱۶ با عنوان «Don’t think too positive» در وبسایت ایان منتشر شده است. وبگاه ترجمان در تاریخ ۶ آذر ۱۳۹۵ این مطلب را با عنوان «خیلی هم مثبت فکر نکنید» با ترجمۀ افشین پهلوان منتشر کرده است.
3 پاسخ
راستش من همیشه برای فرار از غم و غصههام به خیالبافی پناه میبرم، بنطرتون این کار بدی هست؟
سلام خانم مهسا
وقت بخیر
پناه بردن به خیالبافی در مشکلات یعنی که هنوز به اندازهای بالغ نشدیم که با تکیه بر تواناییهای خودمون به رویارویی و مبارزه با مشکلات بپردازیم، به همین دلیل برای جبران احساس ناکامی و یا شکست در خلوتمون خیالبافی میکنیم. در واقع این نوعی مکانیسم دفاعی برای جبران احساس ناخوشایند ناکارآمدی است…
توصیه میکنم در صورت امکان حتما به یک مشاور رجوع کنید.
خیلی استفاده کردم، مرسی