7 عامل موثر در انتخاب شغل خوب
مقالهٔ 7 عامل موثر در انتخاب شغل از جمله نوشتههایم در حوزهٔ مشاوره شغلی است. یکی از پیشنیازهای مهم در موفقیت شغلی، انتخاب هوشمند و آگاهانهٔ شغل است، اما برای انتخاب آگاهانهٔ شغل توجه به عوامل مؤثر در انتخاب شغل ضروری است. به همین دلیل در این مقاله 7 عامل مهم و مؤثر در انتخاب آگاهانه شغل را بهاختصار توضیح دادهام. عوامل هفتگانهای که در این مقاله بررسی کردهام، خط سیر مشاوره شغلی را نیز نشان میدهد. در واقع با مطالعهٔ این نوشتار در مییابید که مشاور شغلی در فرایند مشاوره شغلی چه موضوعاتی را بررسی میکند.
✅ عوامل موثر در انتخاب شغل : شغل خوب، چه شغلی است؟
اما بعدازاین مقدمه این سؤال مطرح میشود که شغل خوب چه شغلی است؟ آیا وقتی در مورد شغل خوب صحبت میکنم منظورم: پزشکی، مهندسی، مدیرعاملی و دهها شغل، پرطمطراق و مشهور است؟ شغلهایی که جامعه، رسانههای جمعی یا برخی از اطرافیانمان برایمان آراستهاند؟ شاغلینی با یقههای سفید و اتوکشیده!
آیا برای انتفاع از مزایای شغل خوب باید یکی از این مشاغل دهنپرکن را برگزینیم؟ آیا برای یک شغل خوب حتماً باید تحصیلات دانشگاهی داشته باشیم؟ سرمایهدار باشیم؟ یا نه قضیه چیز دیگری است؟ اینجا رازی نهفته است، رازی که بیشتر آدمها میدانند؛ ولی غالباً به آن توجه نمیکنند.
واقعیت این است که کار خوب برای هر شخصی متفاوت است و دلیل این تفاوت به عوامل مهمی مثل «شخصیت»، «استعدادها»، «ارزشها»، «علاقهها»، «واقعیتهای فردی»، «واقعیتهای اجتماعی» و «واقعیتهای جهانی» بستگی دارد. فکر میکنم معنای حرفهایم را متوجه شده باشید، در واقع از نظر علمی، شغل خوب، شغلی است متناسب با ما؛ متناسب با شخصیت، استعداد، ارزش، علاقه، واقعیتهای ما، جامعه و جهانی که در آن زندگی میکنیم.
موفقیت ما در گرو شناخت و کسب آگاهی از این عوامل است، اگر بتوانیم عوامل فوق را بهخوبی بشناسیم، با کنار هم نهادن همین آگاهیها به تصویری کاملتر و دقیقتر از خود دست مییابیم. آن وقت میتوانیم امید داشته باشیم که با حداکثر سرعت به سمت موفقیت حرکت کنیم. مشاور شغلی مراجع را در همین زمینه یاری میرساند، به او کمک میکند تا با شناخت خود، انتخابی آگاهانه را تجربه نماید.
عوامل موثر در انتخاب شغل : فکر میکنم اکنون وقت آن رسیده باشد که در خصوص هر یک از این عوامل تأثیرگذار کمی باهم گفتگو کنیم.
✅ 7 عامل موثر در انتخاب شغل : 1) شخصیت
یکی از عوامل موثر در انتخاب شغل که در مقالهٔ مشاوره شغلی و 7 عامل موثر در انتخاب شغل بررسی میکنم شخصیت است؛ اما شخصیت چگونه بر انتخاب شغل تأثیر میگذارد، شخصیت دارای ابعاد مختلفی است و هر یک از نظریهپردازان روانشناسی جنبههایی را برای شخصیت ذکر و شرح دادهاند، طبق یکی از طبقهبندیهای معروف، شخصیت دارای چهار بُعد است: «نحوهٔ تعامل با دنیا»، «نحوهٔ کسب اطلاعات»، «نحوهٔ تصمیمگیری» و «نحوهٔ فعالیت».
هریک از این ابعاد دارای دو ترجیح متفاوت است، ترجیحاتی که در دو سرمحور پیوستاری قرار میگیرند و هر یک از ما روی نقطه معینی بر روی همین پیوستار قرار داریم. اینکه با دنیا و اطرافیانمان چگونه تعامل میکنیم، «برونگرا» هستیم یا «درونگرا»؛ اطلاعات را بهصورت «حسی» کسب میکنیم یا «شهودی»؛ در تصمیمگیری «احساسی» عمل میکنیم یا «فکری» و در نهایت سبک زندگیمان «منعطف» است یا «ساختارمند».
بهعنوان نمونه برونگراها انرژی خود را از جمع کسب میکنند و نشستن در یک اتاق و انجام امور دفتری برایشان بسیار طاقتفرساست، شهودیها نادیدنیها را درک میکنند و چندان دقتی در اطلاعاتی که توسط حواس پنجگانه دریافت میشود ندارند، احساسیها در تصمیمگیری، عواطف و ارزشهای انسانی را بیشتر دخالت میدهند و منعطفها دارای سبکی آزاد و رها در زندگیاند.
این چهار بعد وقتی در کنار هم قرار بگیرند شخصیت را شکل میدهند. اکنون فرض کنید شخصیتی که برونگرا، شهودی، احساسی و منعطف است، وارد رشته حسابداری شود! فکر میکنید خروجی چه خواهد بود؟ این ترجیحات نقطهٔ مقابل ویژگیهایی است که برای تصدی شغل حسابداری لازم است، بنابراین چنین شخصی با این ترجیحات اگر وارد رشته حسابداری شود، بهاحتمال زیاد چندان دستاوردی نخواهد داشت؛ بلکه همچون پرندهای در قفس احساس تنگنا و اسارت خواهد نمود!
با همین توضیح کوتاه روشن میشود که بررسی ابعاد تیپ شخصیتی در مشاوره شغلی از اهمیت ویژهای برخوردار است. البته همینجا ذکر این نکته هم ضروری است که تشخیص تیپ شخصیتی با صرف آزمونهای روانشناختی به دست نمیآید و برای فهم این مهم، روانشناس از ابزارهای روانشناسی در بستر مصاحبه تخصصی بهره میگیرد و به نتیجه دست مییابد.
✅ 7 عامل موثر در انتخاب شغل : 2) استعداد
دومین عاملی که در مقالهٔ 7 عامل موثر در انتخاب شغل بررسی میکنم استعداد است. وقتی در مورد استعداد صحبت میکنم منظورم چیست؟ حتماً تعاریف زیادی در خصوص استعداد خوانده یا شنیدهاید؛ اما تعریف مهمی که در مشاورهٔ شغلی بسیار اهمیت دارد این است که: هر یک از ما در کاری مزیّت مطلق داریم و در کارهایی مزیّت نسبی، یعنی چه؟ یعنی برخی از کارها را بهصورت ذاتی در مدتزمان کم، با صرف انرژی کم و به بهترین شکل انجام میدهیم؛ اما در برخی دیگر از کارها، با صرف همین میزان انرژی و زمان، عملکردی ضعیفتر داریم!
بارها دیدهاید اوستاکارهایی را که ۲۰ سال کار کردهاند و دارای مهارت نسبی در یک حرفهاند و در کنارش کسانی که با ۵ سال کار به همان میزان و یا بیشتر از مهارت دست یافتهاند؟ چرا؟ چون دومی کاری را برگزیده که در آن استعداد داشته است! اما نفر اوّل بدون استعداد وارد شده و بهای مهارت را نه بااستعداد ذاتی که با جان و عمر خود پرداخته است! درحالیکه میتوانست در کاری دیگر شکوفاتر باشد!
البته هیچچیز مطلقی وجود ندارد، ذهنتان را از ادعاهای کسانی که برای کاسبی خود حرفهای رنگارنگی مطرح میکنند خالی کنید. شما بهصرف اینکه انسان هستید و تواناییهای ویژهٔ انسانی را دارید از پس بیشتر کارها برمیآیید. اما مهم بهینه بودن است. یعنی رسیدن به بهترین نتیجه در حداقلیترین زمانِ ممکن و با صرفِ حداقل انرژی. مگر من و شما چقدر زمان داریم؟ چند سال قرار است عمر کنیم؟ آیا نباید بهترین و مؤثرترین تصمیم را بگیریم و به بهترین نتیجه دست یابیم؟
پس شناخت دقیق استعداد و سرمایهگذاری بر روی آن یعنی ارزان خریدن کالایی بسیار ارزشمند و گران! یعنی تخصیص حداقل انرژی و زمان برای کسب بیشترین موفقیت! پس میبینید که استعداد خیلی مهم است و در انتخاب شغل حتماً باید به آن توجه کنیم.
✅ 7 عامل موثر در انتخاب شغل : 3) ارزشها
یکی دیگر از عوامل موثر در انتخاب شغل که در مقالهٔ 7 عامل موثر در انتخاب شغل بررسی میکنم ارزشهاست. اما منظورم از ارزش چیست و چه نقشی در مشاوره شغلی و انتخاب شغل دارد؟ ارزش یکی از ارکان مهم زندگی است و شما نمیتوانید هیچ انسانی را خالی از ارزش پیدا کنید، ارزش چنان با وجود انسان آمیخته است که تفکیک بین او و ارزشهایش ابداً ممکن نیست، انسان کاری را انجام میدهد که از نظرش ارزشمند است. ارزش سنخهای مختلفی دارد، همچون: اجتماعی، اقتصادی، هنری، علمی، سیاسی و مذهبی.
یکی از اشکالات جدی در انتخاب شغل این است که اشخاص مشاغلی را برمیگزینند که با ارزشهای آنان متعارض است، مثلاً تصور کنید شخصی که مهمترین ارزش زندگی او کسب درآمد و ثروت بالاست (سنخ اقتصادی)، وارد رشتهٔ مددکاری (سنخ اجتماعی) شود، رشتهای که در آن درآمد اقتصادی قابلتوجهی وجود ندارد، طاقتفرساست و موتور حرکت در آن فداکاری، همنوع دوستی، نثار مهربانی، تلاش بیوقفه برای بهبود اجتماعی است. خوب وقتی کسی با ارزشهای مادی وارد چنین شغلی میشود؟ چگونه میتواند به موفقیت دست یابد؟ چگونه میتواند حال خوبی داشته باشد؟
بنابراین اگر شغلی را انتخاب کنیم که با ارزشهایمان در تعارض باشد، آن شغل حتی اگر نیازهای مادیمان را برآورده سازد قطعاً نیازهای روانشناختیمان را ارضا نمیکند و بلکه خودش عامل فزایندهٔ تعارضات روانشناختی و حتی بهتبع آن بیماریهایِ جسمی است! به همین دلیل است که تعداد قابلتوجهی از مراجعینی که برای مشاوره شغلی رجوع میکنند، اولین شکایت و گلایهشان این است: نسبت به کاری که انجام میدهم حس خوبی ندارم، حالم خوب نیست!
آیا شما تا کنون به این فکر کردهاید که در زندگی چه چیزهایی برایتان ارزشمند است و دقیقاً دنبال چه هستید؟ در فرایند مشاوره شغلی با بهرهگیری از ابزارهای روانسنجی و مصاحبه تخصصی میتوان ارزشهای عمیق و اصلی شخص را یافته و به او در تحقق آنها کمک نمود.
✅ 7 عامل موثر در انتخاب شغل : 4) رغبتها
چهارمین عاملی که در مقالهٔ 7 عامل موثر در انتخاب شغل بررسی میکنم رغبتهاست. در بین برخی از اشخاص غیرمتخصص که تمایل دارند راهنمایی تخصصی ارائه دهند 🙂 یک جملهٔ متعارف وجود دارد: «ببین به چی علاقه داری برو دنبالش»؛ این جملهای بسیار غلط و درعینحال بسیار درست است! از این نظر درست است که علاقه و اشتیاق به هر کاری میتواند استقامت و بردباری شخص را در برابر سختیهای آن افزایش داده و زمینهٔ تسریع کسب مهارت و رشد او را فراهم آورد؛ اما غلط است به این دلیل که رغبتهای ما ثابت نیستند و در طول زمان دچار دگرگونی و تغییر میشوند.
در واقع رغبت همان دوستداشتنیهای انسان در یکزمان معین است، اینجا باید در واژهٔ زمان تأمل کنیم، واژهٔ زمان در این تعریف بیانگر این واقعیت مهم است که رغبتهای انسان همواره در حال تغییرند، به همین دلیل در توجه به رغبتها باید بااحتیاط رفتار کنیم.
خیلی وقتها در نوجوانی به کاری یا چیزی علاقهمندیم و بعدها کمکم این علاقهمندیمان کاهش پیدا میکند. کاهش علاقهمندی، تغییر جهت جدی و حتی کاملاً معکوس در مورد یک موضوع، دلایل متعددی میتواند داشته باشد، ازجمله عدم تجربه و آگاهی.
بعضیاوقات نسبت به اموری بیعلاقهایم چون در آن مورد اطلاعات کافی نداریم، وقتی در معرض اطلاعات جدید قرار میگیریم نسبت به آن علاقهمند میشویم. یا برخی وقتها نسبت به موضوعی علاقهٔ زیادی داریم، درحالیکه تجربهای در آن زمینه نداریم، وقتی شروع به کسب تجربه در آن موضوع میکنیم، کمکم زوایای مختلف آن برایمان روشن میشود و علاقهٔ خود را نسبت به آن از دست میدهیم.
در واقع کسب تجربه و افزایش آگاهی در مورد مشاغل و موضوعات مختلف باعث میشود که نسبت به ارزشهای حاکم در محیط شغلی، فرایند انجام کار، قوانین و قواعد خاص محیط صنفی، دشواریها، معایب و امتیازات آن اشراف کامل پیدا کنیم، سپس با تطبیق این ویژگیها با اولویتهای خودمان نسبت به آن موضوع تجدیدنظر میکنیم.
بنابراین چالش این توصیهٔ زیبا اینجا خودش را نشان میدهد که: کدام علاقه؟ ما خیلی وقتها حتی علاقههای خودمان را درست نمیشناسیم و یا در طول زمان علاقههایمان تغییر میکند، اگر سرمایههای زندگیمان را بهصورت جدی در مسیری هزینه کنیم و بعد از مدتی متوجه شویم که هیچ علاقهای به این موضوع نداریم تکلیفمان چیست؟ پس درعینحال که در انتخاب شغل میبایست به علاقههایمان توجه کنیم، اما باید سعی کنیم با راهنمایی یک متخصص نسبت به آن شناخت بیشتری کسب کرده و در نتیجه تصمیمی آگاهانه اتخاذ کنیم.
اکنون که گفتگویمان به اینجا کشید، بهتر است بهصورت مختصر توضیح دهم که مشاور شغلی چگونه با رغبتها برخورد میکند؟ نظریهپردازان مشاوره شغلی رغبتها را به انواع متعددی تقسیم میکنند: «رغبت بیانشده»، «رغبت آشکار»، «رغبت آزمون شده» و «رغبت فهرستشده».
در رغبت بیانشده، شخص بهصورت زبانی نسبت به موضوعی اظهار علاقه یا تنفر میکند، مثلاً میگوید: من فوتبال را دوست دارم. ولی در رغبت آشکار، شخص با اقدامات عملی و رفتارهایش علاقهٔ خود را نسبت به یک موضوع نشان میدهد، مثلاً بهصورت منظم فوتبال بازی میکند و یا در دورههای آموزش فوتبال شرکت میکند. اما در رغبتِ آزمون شده، روانشناس با استفاده از ابزارهای روانشناختی نسبت به ارزیابی رغبتهای مراجع اقدام میکند. در نهایت رغبت فهرستشده، رغبتی است که شخص با بررسی فهرستی از مشاغل و موضوعات، آن مشاغل را به ترتیبِ علاقههای خود اولویتبندی میکند.
مشاور شغلی در فرایند مشاورهٔ شغلی، رغبتهای شخص را به ترتیب بررسی و ارزیابی میکند، سپس با درنظرگرفتن جمیعِ جهات، این فصل از داستان شغلی مراجع را هم در کنار سایر قسمتهای زندگی او قرار میدهد تا به تصویری کاملتر و جامعتر دستیافته و با ارائهٔ آن به مراجع، در نوشتن داستان زندگی او، یاریاش کند.
در نهایت ذکر این نکته هم خالیازلطف نیست که اشتغال از روی بیعلاقگی (یا تنفر) نقطهٔ مقابل علاقهمندی است و بهتنهایی میتواند با تشدید تعارضات درونفردی، زمینهٔ آسیبهای روانشناختی متعددی را فراهم کند.
✅ 7 عامل موثر در انتخاب شغل : 5) واقعیتهای فردی
پنجمین عامل از عوامل موثر در انتخاب شغل که در مقالهٔ 7 عامل موثر در انتخاب شغل بررسی میکنم واقعیتهای فردی است.
واقعیتهای فردی یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای مشاورهٔ شغلی است که البته وجه افتراق مشاوره شغلی روانشناختی با مشاورههای غیرتخصصی است. در واقع خیلی وقتها مراجعین تفاوت بین مشاور کسبوکار، راهنمای شغلی و آموزش مسیر شغلی را بهصورت شفاف نمیدانند و به همین دلیل برای مشاورهٔ شغلی به غیرمتخصصها رجوع میکنند، درحالیکه پرداختن به چنین موضوعات مهمی فقط در توان یک روانشناس متخصص است؛ بنابراین این نگرش خام که صرفاً میتوان با بررسی شخصیت، استعداد، ارزش و علاقه (آن هم در غالب آزمونهای اینترنتی 😊) دریافت که چه شغلی برای چه کسی مناسب است، نگرشی سطحی است.
امّا منظورم از واقعیتهای فردی چیست؟ واقعیتهای فردی هر شخصی از مهمترین عوامل موفقیت شغلی او بشمار میرود و البته دریای بیکرانی از مسئلهها و نکتههایی است که میبایست بررسی گردد. در واقع در دل مشاوره شغلی، مشاوره فردی رخ میدهد و البته بدون ورود به آن و بررسی عمیق این مسئلهها، مشاورهٔ شغلی به کمال نمیرسد و نیمهتمام باقی میماند.
من در فرایند مشاورهٔ شغلی، واقعیتهای فردی را تحت این عناوین کلی: «وضعیت جسمی»، «وضعیت فعلی»، «دستاوردها»، «خاطرات اولیه» و «وضعیت روانشناختی» بررسی میکنم. برای اینکه منظورم را از بررسی واقعیتهای فردی بهتر متوجه شوید، ادامهٔ مطلب را با توجه بیشتری مطالعه فرمایید.
🔶 وضعیت جسمی: وضعیت جسمانی و سلامت بدنی از اولین مواردی است که در بخش واقعیتهای فردی بررسی میشود؛ ازنظر جسمی در چه وضعیتی هستیم و توانایی انجام چهکارهایی را داریم؟ عدم توجه به این مورد میتواند زمینهٔ دشواریها و ناکامیهای جدی در کسب موفقیتهای شغلی را ایجاد کند.
🔶 وضعیت فعلی: چند سالمان است؟ متأهل هستیم یا مجرد؟ دارای فرزند هستیم یا نه؟ وضعیت اقتصادیمان به چه شکلی است؟ در صورت نیاز به طی آموزشهای تخصصی تا چند وقت میتوانیم بدون کسب درآمد سپری کنیم؟ طبقه و شأن اجتماعی خود و خانوادهمان چگونه است؟ روابط اجتماعیمان در چه حدی است و چگونه میتوانیم از این منابع در پیشرفت شغلیمان بهره بگیریم؟ آیا از حمایتهای خانوادگی و اجتماعی لازم (مالی، عاطفی، فکری و…) برخورداریم؟ آیا در صورت اخذ تصمیمات دشوار یا وقوع پیشامدهای غیرمترقبه مورد حمایت خانواده و اطرافیانمان قرار میگیریم؟ اگر شرایط خاصی برای رشد (آموزش، ترفیع و…) پیش بیاید، امکان مهاجرت داریم؟
🔶 دستاوردها: چه آموزشهایی را گذراندهایم؟ در چه دورههای کاربردی و عملی شرکت کردهایم؟ آیا صرفاً مدرک گرفتهایم یا از آموزشهایی که دیدهایم، آموختهایم؟ در چهکارها و زمینههایی تجربه داریم؟ آیا نوجوانی تازهکاریم که در آغاز مسیر زندگی است یا میانسالی با توشهای از تجربهها؟ این تجربهها در جهت آموزشهایی بوده که سپری کردهایم یا در خلاف جهت آن؟ آیا آموزش و تجربههایمان منتج به کسب مهارت هم شده است؟ در چه زمینههایی مهارت داریم؟ مهارتمان در چه حدی است؟ اکنون مشغول چه کاری هستیم و چقدر درآمد داریم؟
🔶 خاطرات اولیه: خاطرات مؤثر ما در نتیجهٔ تجربههای اولیهمان از میزان و شیوهٔ ارضای نیازهای مادی و عاطفیمان، سبک فرزندپروری والدینمان، تعداد همشیرها، ترتیب تولد، کیفیت رابطهمان با اعضای خانواده و دوستان نزدیک، تجربهٔ احساس امنیت یا ناامنی، حمایتها، خیانتها یا احیاناً سوءاستفادههایی که دیده یا تجربه کردهایم شکل میگیرد. خاطرات، احساسات و برداشتهای ما از همین وقایع، غالباً در مسیر زندگیمان استمرار مییابد و بر نحوهٔ تعامل ما با دنیا، تصمیمگیری و انتخابهایمان تأثیر میگذارد.
بررسی چنین تجربههایی روشن میسازد که شخص چه مشکلاتی داشته؟ در مواجهه با مشکلات و برای برونرفت از آنها چه راهبردهای مقابلهای در پیش گرفته؟ آن مشکلات اکنون در چه وضعیتی هستند (حل شدهاند یا هنوز استمرار دارند)؟ تأثیر این مشکلات بر روی تصمیمات فعلی او و مسیر شغلی آیندهاش به چه میزان است؟
🔶 وضعیت روانشناختی: وضعیت روانشناختی فعلی ما در نتیجهٔ تعامل چهار عنوان پیشگفته یعنی «وضعیت جسمی»، «وضعیت فعلی»، «دستاوردها» و «خاطرات اولیه» شکل میگیرد و بهصورت مستقیم بر تصمیمات، اقدامات و رفتارهایمان تأثیر میگذارد. به همین دلیل در این بخش هم مسئلههای مهمی وجود دارد که میبایست بررسی شوند، از بابت آشنایی شما به برخی از آنها اشارهای گذرا مینمایم.
«خودپندارهمان» چگونه است؟ یعنی خود را چگونه تعریف و توصیف میکنیم؟ «اعتماد به نفسمان» در چه حدی است؟ یعنی میزان آگاهیمان از ضعفها و قوّتهایمان چقدر است؟ آیا ضعفهایمان را پذیرفتهایم و برای رفعش تلاش میکنیم؟ «عزتنفسمان» چطور؟ چقدر برای خود ارزش قائلیم؟ به چه میزانی خود را دوست داریم؟
نسبت «خود واقعیمان» یعنی چیزی که هستیم، با «خود آرمانیمان» یعنی چیزی که میخواهیم بشویم و «خود مَرضیمان» یعنی چیزی که فکر میکنیم بهتر است بشویم، چگونه است؟ آیا این خواستن، متناسبِ ماست؟ یا نه در نتیجهٔ تجارب روانشناختیمان شکلگرفته است؟ بنابراین این مهم باید بررسی شود که تصمیمات شخص مبتنی بر خود آرمانی است یا خود مَرضی؟ آیا عامل انگیزانندهاش رغبتی مبتنی بر ظرفیت اوست یا مبتنی بر حقارتهای برخاسته از شکستها؟
مثل کسی که هیچ زمینه و استعداد ویژهای در پزشکی ندارد؛ ولی چون فلان فامیل دورش دکتر شده است، عقدهٔ پزشکی در او شکلگرفته و به همین دلیل گاهی تلاشی غیرمستمر و البته ناکام برای پزشک شدن صرف میکند، درحالیکه استعداد ذاتی و تجربههای زندگیاش در امور فنی است که اتفاقاً در این زمینه مهارتهای ویژهای هم کسب کرده است (خلاصهٔ وضعیت یک مراجع واقعی).
نگرشمان نسبت به دنیا چطور است؟ «بدبینیم یا خوشبین»، آیا نسبت به وقایع نگرشی خوشبینانه داریم یا بدبینانه؟ دنیا را محل امنی برای زندگی میدانیم؟ یا فکر میکنیم همواره هر میزان تلاشی به شکست و ناکامی منتج میشود و اساساً در این دنیای غیرعادلانه امکان رشد و شکوفایی وجود ندارد؟ نگرشمان به دنیا میتواند انگیزه عمل را در ما تقویت یا تضعیف کرده و از همین مسیر بر موفقیت شغلیمان تأثیر بگذارد.
شکستها و پیروزیهای خود را به چه چیزی نسبت میدهیم؟
دو سبک اِسناددهی وجود دارد: 1) درونی-پایدار-قابلکنترل. 2) بیرونی-ناپایدار-غیرقابلِکنترل.
اگر موفّقیتمان را به سبک اولی اِسناد بدهیم نتیجهاش چنین برداشتی است: موفّق شدم چون توانمندم، بازم میتونم موفّق بشم، اگه بیشتر تلاش کنم، نتیجه از این هم بهتر میشه. اما اگر موفقیتمان را به سبک دوم اِسناد بدهیم، نتیجه میشود: موفّق شدم؛ چون شانس آوردم، این یه استثنا بود، دیگه از این شانسا نمیارم! بدتر از این وقتی است که شکستهایمان را به سبک اولی اِسناد بدهیم: شکست خوردم؛ چون آدم نالایقی هستم، همیشه در همهٔ کارها شکست میخورم، هیچوقت نمیتونم موفق بشم! به نظر شما کدام سبک اِسناد دهی بهتر است؟ آیا میتوان از این مسئلهٔ مهم در مشاوره شغلی چشمپوشی نمود؟
در نهایت ذکر این نکته هم مفید است که بررسی واقعیتهای فردی مخصوصاً زمانی اهمیت بیشتری مییابد که شخص در سنین بالاتری برای مشاوره شغلی رجوع کرده باشد، در واقع هر چه سن بیشتر میشود واقعیتهای فردی اهمیت بیشتری مییابند.
✅ 7 عامل موثر در انتخاب شغل : 6) واقعیتهای محیطی
ششمین عاملی که در مقالهٔ 7 عامل موثر در انتخاب شغل بررسی میکنم واقعیتهای محیطی است. واقعیتهای محیطی، یعنی ویژگیها، اقتضائات و نیازهای جامعهای که در آن زندگی میکنیم. هر جامعهای مسائل بومشناختی، فرهنگی، قانونی (قوانین و مقررّات منطقهای و ملی)، اقتصادی، صنعتی و… خاص خود را داراست و تصمیمگیری برای انتخاب شغل بدون توجه به همین ویژگیها چالشهای جدی ایجاد مینماید.
بهعنوان نمونه فرض کنید در یک محیط صنعتی که بههیچوجه امکان کشاورزی وجود ندارد، سرمایهگذاری (علمی، فنی، مالی و زمانی) در این حوزه چقدر احتمال موفقیت دارد؟ یا در جامعهای که به دلایل قانونی امکان فروش، عرضه و صادرات محصول خاصی منع شده است، صرف انرژی برای طراحی و تولید آن چقدر میتواند منطقی باشد؟ یا وقتی شغل و تخصص خاصی به لحاظ فرهنگی (ملی، منطقهای و قومی) مورد نکوهش باشد، افزایش تخصص و کسب مهارت در آن به چه میزانی میتواند موفقیت شغلی و رضایت زندگی را در پی داشته باشد؟
یا در جامعهای که پایش جدی ملی در حوزه نیازسنجی وجود ندارد و رشتههای دانشگاهی بدون یک نگرش کلان و صرفاً مبتنی بر تقاضا و انتفاع مادی مجموعههای آموزشی تصویب میشود، برای انتخاب رشته تخصصی و در نهایت شغلی چه مخاطراتی میتواند وجود داشته باشد؟
به یاد دارم در روزگاری نهچندان دور برخی از رشتهها سرزبانها افتاده بود و دانشگاهها هم یکسره در همین رشتهها دانشجو میگرفتند و فارغالتحصیل تحویل میدادند، اکنون سالها از آن ایام سپری شده است و کشور اکنون با انبوه فارغالتحصیلانی روبهروست که به دلیل اشباع بازار کار و عدم وجود فرصتهای شغلی متناسب، نمیتوانند در حیطهای که تحصیل کردهاند مشغول به کار شوند و در نتیجه تحصیلاتشان تزیینی است تا کاربردی!
بنابراین توجه به واقعیتهای محیطی میتواند پیامدهای مطلوب و نامطلوب تصمیماتمان در حوزهٔ انتخاب شغل را پیشبینی نماید و البته غفلت از آن آسیبهای جبرانناپذیری ایجاد میکند.
✅ 7 عامل موثر در انتخاب شغل : 7) واقعیتهای جهانی
امّا آخرین عاملی که در مقالهٔ 7 عامل موثر در انتخاب شغل به آن اشاره کوتاهی خواهم داشت، واقعیتهای جهانی است. همانطور که انقلاب صنعتی و گسترش فنّاوری، با جایگزینی دستگاه بهجای انسان، باعث حذف بسیاری از مشاغل گردید؛ در جهان کنونی نیز توسعهٔ اینترنت، گسترش شبکههای مجازی و ظهور هوش مصنوعی باعث شده است بسیاری از شغلهایی که تا سالهای نهچندان دور برای خود برو و بیایی داشتند امروزهروز به دست فراموشی سپرده شوند، همچنین بهموازات آن شغلهای جدیدی هم سر برآوردهاند و اتفاقاً جذّابیتهای ویژهای هم دارند.
همهٔ ما میدانیم که در دورانی زندگی میکنیم که شتابِ تغییر هر روز بیشتر میشود، آیا میتوان بر این واقعیتهای جهانی چشم بر بست، تأثیر شگرف این تغییرات را در سطح منطقهای نادیده گرفت و در انتخاب شغل به آن توجه نکرد؟ البته که میتوان! بهشرط آنکه توانایی تماشای فروپاشی شغلمان را داشته باشیم! واقعیت این است شغلهای بسیاری در آینده محکوم به نابودی هستند، پس فقط با انتخابی آگاهانه میتوان جلویِ سیلِ چنین آسیبهایِ روشنی را سد کرد.
در مقالهٔ 7 عامل موثر در انتخاب شغل ، نکتههای مهمی که میبایست در انتخاب شغل بررسی گردد را بهصورت مختصر توضیح دادم. هر کدام از این موضوعات مهم تأثیر بسزایی در مشاوره شغلی و بهتبع آن در موفقیت شغلی دارند؛ مشاور شغلی به فراخور زمان، اقتضا و درخواست مراجع آنها را بررسی میکند و با کنار هم قراردادن این اطلاعات به درک کاملی از زمینهٔ شخص دست مییابد و بر همین اساس میتواند او را به بهترین شکل یاری رساند.
💟 اگر کنجکاو شدید بدانید مشاوره شغلی برای چه کسانی، به چه شکلی و در چند جلسه برگزار میشود، پیشنهاد میکنم مقالهٔ «مشاوره شغلی در مشهد» را که در همین زمینه نوشتهام، بخوانید »
لطفا اگر مقالهٔ 7 عامل موثر در انتخاب شغل برایتان مفید بود، دیدگاهتان را برایم بنویسید.
- در نوشتن این مقاله به جز تجارب حرفهای و تخصصی، از منابع زیر الهام گرفتهام:
- کتاب راهنمایی و مشاوره شغلی و نظریههای انتخاب شغل، نوشتهٔ دکتر عبدالله شفیعآبادی.
- کتاب مشاوره شغلی، دکتر مارک ساویکاس، ترجمهٔ حمید درودی و آرزو ضاربی.
- کتاب شغل مناسب شما، نوشتهٔ پاول تیگر- باربارا تیگر، ترجمهٔ مهدی قراچهداغی و دکتر حسین رحیم منفرد.
- کتاب عصبیت و رشد آدمی، نوشتهٔ کارن هورنای، ترجمهٔ محمدجعفر مصفا.
- کتاب حرفهٔ مناسب شما چیست، نوشتهٔ جان هالند، ترجمهٔ دکتر سیمین حسینیان و دکتر سیده منوّر یزدی.
- کتاب روانشناسی پرورشی نوین، نوشتهٔ دکتر علیاکبر سیف.
30 پاسخ
با سلام و عرض ادب
تشکر از اطلاعات بسیار ارزنده و روشنگر جنابعالی
بیشک اهمیت دادن و کاربرد این موارد در جامعه آینده تبیین و تحقق یک جمله از فرمایشات پیامبر اعظم (ص) میباشد کار جوهر مرد و بهترین تفریح است اما متاسفانه در جامعه کنونی باوجود مشکلات اقتصادی شغل فقط یعنی کسب درآمد بیهیچ وسواسی از ضرورییات میباشد
نظرات تخصصی شما برای راهنمایی جوانان عزیزمان بسیار قابل تامل و استفاده میباشد.
سلام و احترام محس جان
از اینکه نظرتون رو برامون نوشتید سپاسگذارم
از ابراز لطفتون هم ممنونم
درود بر استاد و سپاس از زحمات.
هر جامعه ای که عدالت آموزشی نداشته باشه آینده (شغلی) افراد نامعلومه.
سلام اروین عزیز
از پیامتون ممنونم
با توجه به همین 7 عامل موثر در انتخاب شغل، میشه درست انتخاب کرد، پشتکار به خرج داد و به موفقیت رسید.
با سلام و احترام وقتبخیر آقای دکتر ترحمی اصل.
مطالب بسیار کاربردی هست انگار که یه واقعیت را به صورت کامل و پر محتوا و چیزی که باید باشد را به صورت خالصانه بیان کردین.
شخصیت و ارزش، این دو مفهوم خیلی بیشتر به دلم نشست…
با آرزوی موفقیت
با سلام و عرض احترام خدمت خانم دکتر سلیمانی
از ابراز لطفتون بسیار ممنونم.
حضورتون مایه افتخار بود.